آیه 123 سوره آل عمران
<<122 | آیه 123 سوره آل عمران | 124>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و خدا شما را در جنگ بدر یاری کرد با آنکه ضعیف بودید. پس پرهیزکار شوید، باشد که شکر نعمتهای او به جای آرید.
و بی تردید خدا در [جنگِ] بدر شما را یاری داد، در حالی که [از نظر ساز و برگ جنگی و شمار نفرات نسبت به دشمن] ناتوان بودید؛ بنابراین از خدا پروا کنید، باشد که سپاس گزاری نمایید.
و يقيناً خدا شما را در [جنگ] بدر -با آنكه ناتوان بوديد- يارى كرد. پس، از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاسگزارى نماييد.
هر آينه خدا شما را در بدر يارى كرد و حال آنكه ناتوان بوديد. پس، از خداى بترسيد، باشد كه سپاسگزار شويد.
خداوند شما را در «بدر» یاری کرد (و بر دشمنان خطرناک، پیروز ساخت)؛ در حالی که شما (نسبت به آنها)، ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پیامبر نکنید)، تا شکر نعمت او را بجا آورده باشید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
بدر: بدر دهى است در جنوب غربى مدينه به فاصله 156 كيلومترى كه جنگ تاريخى و سرنوشت ساز اسلام با كفار مكه در كنار آن واقع گرديد و مشركين شكست خوردند.
اذله: جمع ذليل. مراد از آن در اينجا ظاهرا كمى افراد و بى ساز و برگ بودن است.
نزول
محل نزول:
اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است.
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: اين آيه در وصف مؤمنين نازل گرديد كه خداوند آنها را با كمى عدد يارى داد و با كمك فرشتگان بر مشركين پيروز شدند و با وجود بر قدرت و قوت مشركين بر آنها چيره گشته و غلبه يافتند.
چنان كه از ابن عباس روايت شده در جنگ بدر عده مهاجرين 77 نفر و عده انصار 236 نفر بودند كه روي هم 313 نفر ميشدند. در صورتى كه عده دشمنان در حدود هزار نفر بوده اند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«123» وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و همانا خداوند شما را در جنگ بدر در حالى كه ناتوان بوديد يارى كرد، پس از خداوند پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نمائيد.
نکته ها
«اذلّة» يا به معنى كمبود نيروى انسانى مؤمنان در جنگ بدر است و يا به معناى كمبود ساز و برگ جنگى و تداركات است. يادآورى كمبودها در بدر، اشاره به توانمندى آنان در مقايسه با جنگ احد است.
در سه آيه قبل خوانديم كه صبر و تقوا، انسان را از حوادث تلخ بيمه مىكند و در اين آيه نمونه عملى آن را مجاهدان بدر معرفى مىكند. در آيهى قبل نيز سخن از توكّل بود و مجاهدان بدر نمونه عملى توكّل هستند. اين آيه خطاب به مسلمانان مىفرمايد: شما كه در بدر نصرت خدا را ديديد، چرا در احد به فكر فرار افتاديد؟!
پیام ها
1- امدادهاى غيبى را در ميدانهاى كارزار فراموش نكنيد. «نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ»
2- نصرت الهى، نشانهى ولايت الهى بر مؤمنان است. «وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما ... وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ»
3- به خداوند توكّل كنيم كه نصرت او را در صحنههاى جنگ ديدهايم. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ ... نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ»
4- امدادهاى الهى سرنوشت جنگ را معيّن مىكند، نه عوامل طبيعى. «نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ»
5- هركس طالب نصرت الهى است، بايد تقوا پيشه كند. «نَصَرَكُمُ اللَّهُ ... فَاتَّقُوا اللَّهَ»
6- شكر امدادهاى الهى آن است كه تقواى الهى پيشه كنيم. «فَاتَّقُوا اللَّهَ ... تَشْكُرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 600
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (123)
بعد از غزوه احد، براى مرحم جراحت و جبران شكست اصحاب، واقعه بدر را حق تعالى تذكر فرمايد:
وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ: و هر آينه به تحقيق نصرت فرمود شما را خدا به بدر به تقويت قلوب شما و امداد ملائكه و وارد ساختن ترس در قلوب دشمنان، وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ: و حال آنكه شما ذليل و خوار بوديد در چشم دشمنان، يعنى اندك
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 231
و ضعيف به نظر مىآمديد و آنها حرب شما را اهميت نمىدادند. ابن عباس گفته: اصحاب حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روز بدر، سيصد و سيزده نفر بودند: هفتاد و هفت نفر مهاجر، و دويست و سى و شش نفر از انصار، و يك اسب و سه شتر، و لكن مشركان قريب هزار نفر و صد اسب داشتند. حق تعالى خطاب فرمود كه از بسيارى دشمنان انديشه منمائيد، فَاتَّقُوا اللَّهَ: پس بترسيد و بيانديشيد خدا را در ثبات به معركه جهاد، لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ: براى آنكه سپاسدارى كنيد و قيام نمائيد به شكر نعمت آنچه حق تعالى بر شما انعام فرموده، كه آن توفيق و نصرت او سبحانه باشد. يا معنى آنكه: شايد حق تعالى نعمت نصرت را به شما عطا فرمايد، پس به شكر گزارى آن قيام نمائيد. (بنابراين وضع شكر در موضع انعام به جهت آنست كه انعام، سبب شكر است از بابت وضع مسبب در مقام سبب).
غزوه بدر: مجموع غزواتى كه خود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به نفس نفيس متحمل مقاتله شده، بيست و شش جنگ بوده، و اولين آنها بدر است. بطور اجمال آنكه: بعد از فوت حضرت ابى طالب عليه السّلام و خديجه عليها السلام، قريش به هر وجه كه مىدانستند جفا و اذيت به حضرت وارد، و ده سال در مكه ماند تا به مدينه هجرت فرمود. پس در مدينه نيز يهود كمر عداوت بستند و منافقان در كمين فتنه، و مشركان در صدد محاربه برآمدند، و جنگ بدر را مقدم شدند.
در هفدهم ماه رمضان سال دوم هجرت، در شب آن روز، همه خفته مگر حضرت كه تا صبح مشغول نماز و دعا بود. صبح مشركان صف كشيده، اول عتبه و برادرش شيبه و پسر او وليد به ميدان آمده، مبارز طلبيدند. حضرت سه جوان از انصار را فرستاد، قبول نكردند. حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، على عليه السّلام و حمزة بن عبد المطلب و عبيدة بن الحارث بن عبد المطلب را رخصت رزم داد. پس حضرت امير المؤمنين عليه السّلام با وليد مقابل شده، رجز خواند و شمشيرى بر دوش وليد زد كه از زير بغلش بيرون آمد و چندان
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 232
ذراعش بزرگ بود كه چون بلند مىكرد، صورتش را مىپوشانيد. دست مقطوع خود را بر سر حضرت كوفت و فرار كرد. حضرت به دنبالش زخمى ديگر بر او زد كه فورا جان بداد. اما حمزه و شيبه با هم درآويختند و چندان شمشير بر هم زدند كه شمشيرها و سپرها از كار افتاد، پس با هم آويختند. حضرت على عليه السّلام از عقب حمزه درآمد، فرمود: اى عم، سر خود را به زير افكن. حمزه سر فرو نمود، حضرت شمشير زد و نصف سر شيبه را بيافكند و او را هلاك ساخت. اما عبيده با عتبه مقابل، و هر دو شجاع بودند. عبيده شمشير بر فرق عتبه زد تا نيمه سر او بدريد، و حضرت رسيده او را هلاك كرد. پس حضرت در قتل هر سه شركت نمود. بعد از كشته شدن اين سه نفر، ترسى در دل كفار افتاد. ابو جهل قريش را بر حرب تحريص كرد. شيطان به صورت سراقه علم ميسره را به دست گرفته از پيش روى صف مىدويد و كفار را قوى دل مىكرد. از آن طرف حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست به دعا برداشته، طلب نصرت نمود. حق تعالى ملائكه را به امداد فرستاد، چنانچه فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (123)
ترجمه
و هر آينه بتحقيق پيروزى داد شما را خدا در بدر با آنكه شما بوديد ضعيفان پس بترسيد از خدا باشد كه شما شكر نمائيد..
تفسير
يادآورى مؤمنين است فوائد توكل بخدا را در جنگ بدر كه وادىئيست در بين مكه و مدينه و صاحب آن بدر نامداشته و آن زمين را باين مناسبت بدر ناميده اند و قمى و عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نمودهاند كه آنها ذليل نبودند با آنكه پيغمبر خدا در بين آنها بود بلكه ضعفا بودند و اينطور آيه نازل شده است و نيز عياشى از آنحضرت نقل نموده كه ابو بصير اين آيه را خدمت حضرت تلاوت نمود فرمود اينطور نازل نشده است و انتم قليل نازل شده است و در روايت ديگر است كه خداوند پيغمبر خود را هيچ وقت ذليل نكرده همانا نازل شده است و انتم قليل حقير عرض ميكنم معلوم است مراد تفسير يا قرآنيست كه در نزد خودشان است ولى ضمنا معلوم ميشود كه اختصاص به پيغمبر ندارد ائمه معصومين هم هيچوقت ذليل نشده و نخواهند شد خوب است آقايان ذاكرين كمتر ذلت اين خانواده را در منبر بخوانند چون فرق است ما بين مصيبت و ذلت آنچه امر شده است بذكر آن مصيبت است نه ذلت و فرق بين اين دو معنى واضح است نهايت آنكه قدرى سليقه و قريحه ميخواهد تا امتياز داده شود خدا اين نعمت را بما عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى توضيحا عرض مىكنم كه اگر
جلد 1 صفحه 491
مقصود فقط گريه گرفتن نباشد توجه كنند ذلت چيزى است كه شخص را در انظار خفيف مىكند و مصيبت چيزى است كه شخص را صبور و مظلوم و راضى برضاى خداوند معرفى مينمايد و آن گريه كه مطلوبست آن است كه از روى معرفت بمقام و مظلوميت آنها باشد لذا ذكر امريكه مشعر بذلت و اهانت اين خانواده باشد و لو گريهآور باشد بنظر حقير جايز نيست اگر در كتابى هم نوشته شده باشد نبايد ذكر كرد چون مشمول تسامح در ادله سنن و مواعظ نيست علاوه بر آنكه دروغ است زيرا خداوند اولياء خود را دوست دارد و هيچوقت ذليل نميكند آنها را در هر حال عده اصحاب بدر بر طبق روايات ائمه معصومين سيصد و سيزده نفر بودند پس بپرهيزيد از خدا و ثبات در دين و جهاد داشته باشيد و راضى بذلت اولياء خدا و مؤمنين نشويد تا آنكه شكر نعمت خدا را كه بشما فتح و ظفر عنايت فرموده بجا آورده باشيد شكر نعمت علم و اطلاع و سليقه و بيان شيرين و صوت حسن هم لازم است و آن آنستكه در غير مقام رضاى خداوند صرف نشود خداوند جزاى شاكران را عنايت خواهد فرمود انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدرٍ وَ أَنتُم أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ (123)
و هر آينه خداوند ياري فرمود شما را در جنگ بدر و حال آنكه شما ضعيف و قليل بوديد پس پرهيز كنيد از مخالفت خدا و باشد که شما شكر گذار باشيد.
وَ لَقَد نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدرٍ نصرت الهي در بدر يكي القاء رعب و ترس بود در قلوب مشركين چنانچه در آيات بسياري بيان فرموده سَنُلقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعبَ بِما أَشرَكُوا بِاللّهِ آل عمران آيه 144 سَأُلقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعبَ انفال آيه 12 وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعبَ احزاب آيه 26 و حشر آيه 2 و يكي تقويت قلوب مؤمنين قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاقُوا اللّهِ كَم مِن فِئَةٍ
جلد 4 - صفحه 336
قَلِيلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذنِ اللّهِ بقره آيه 250 قالُوا رَبَّنا أَفرِغ عَلَينا صَبراً وَ ثَبِّت أَقدامَنا بقره آيه 251، و غير اينها از آيات بسيار.
و ديگر نزول ملائكه براي نصرت مؤمنين که در آيات بعد بيان ميفرمايد.
و بدر اسم موضعيست بين مكه و مدينه و بمدينه نزديكتر است، و وجه تسميه ببدر يا بواسطه چاهي بود که نام صاحبش بدر بوده يا بمعني تمام است چنانچه ليلة البدر تمام جرم قمر منوّر است و در اينکه موضع آب فراوان و تمام است يا چيز ديگر وَ أَنتُم أَذِلَّةٌ در مجمع و برهان و كافي و غير اينها اخباري نقل ميكنند که ائمّه قرائت فرمودند انتم ضعفاء و در بعضي أَنتُم قَلِيلٌ و استشهاد كردهاند که ذلّت براي مؤمنين نيست با وجود پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بين آنها، و قائلين بتحريف اينکه اخبار را دليل خود دانستهاند، لكن در مقدمه اينکه تفسير ثابت كرديم که قول بتحريف باطل و خلاف اجماع بلكه ضرورت است.
و مراد از اينکه اخبار اينست که اذلّة بمعني هوان نيست بلكه بمعني ضعف و قلّة است و شاهد بر اينکه دعوي اينست که اينکه ماده در قرآن بمعاني مختلفه استعمال شده مثل قوله تعالي فَسَوفَ يَأتِي اللّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي المُؤمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الكافِرِينَ مائده آيه 59، بمعني لين و انقياد از ذلّ بكسر نه بمعني هوان و استخفاف از ذلّ و الاول ضدّ الصعوبة.
و مفاد اينکه آيه مفاد قوله تعالي مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَي الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم سوره فتح آيه 29، و مثل قوله تعالي هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ ذَلُولًا ملك آيه 15، يعني لين و نرم و مثل قوله تعالي وَ ذُلِّلَت قُطُوفُها تَذلِيلًا نحل آيه 71، الي غير ذلک.
بلي بمعني هوان و خفّت و صغار هم استعمال شده مثل ضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ چنانچه در همين سوره قبلا گذشت.
جلد 4 - صفحه 337
بنا بر اينکه ميگوييم در اينکه آيه شريفه بمقتضاي اينکه اخبار و بمناسبت حكم و موضوع مراد ضعف و سستي و كمي عدّه و عدّه است زيرا اصحاب بدر سيصد و سيزده نفر بودند، از مهاجرين هفتاد و هفت نفر و از انصار دويست و سي شش نفر و اسلحه جنگي هم بسيار كم داشتند، چند شمشير و چند اسب بيش نداشتند و مشركين قريب هزار نفر با اسلحه تمام.
فَاتَّقُوا اللّهَ مكرر معناي تقوي و مراتب آن ذكر شده، و ممكن است اينجا بمناسبت اشاره بثبات قدم و عدم فرار از جنگ باشد.
لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ که با اينکه ضعف و قلّت و فقدان اسلحه خداوند شما را ياري كرد و بر مشركين چيره شديد و فتح و فيروزي نصيب شما شد البته بايد شكر گذار باشيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 123)- از اینجا به بعد آیاتی است که برای تقویت روحیه، شکستخورده مسلمانان در یک حالت بحرانی نازل گردید، نخست در آن اشاره به پیروزی چشمگیر مسلمانان در میدان بدر شده تا با یادآوری آن خاطره، به آینده خویش دلگرم شوند و لذا میفرماید: «خداوند شما را در بدر پیروزی داد در حالی که نسبت به دشمن ضعیف، و از نظر عده و تجهیزات قابل مقایسه با آنها نبودید» (وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ).
عدد شما 313 نفر با تجهیزات کم، و مشرکان بیش از هزار نفر و با تجهیزات فراوان بودند.
«حال که چنین است، از خدا بپرهیزید، و از تکرار مخالفت فرمان پیشوای خود، یعنی پیامبر اجتناب کنید تا شکر نعمتهای گوناگون او را بجای آورده باشید» (فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 693.
- ↑ در تفاسير على بن ابراهيم و مجمع البيان از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه مؤمنين در جنگ بدر در حالتى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در ميان آنان بوده از اذلة يعنى از ذليل و خوارشدگان نبوده اند بلكه قرائت آيه چنين است (و انتم ضعفاء) چنان كه در تفسير برهان بعد از دو واسطه از ابن سنان او از امام صادق علیهالسلام و نيز از ربعى بن حريز او از امام صادق علیهالسلام اين قرائت ذكر شده است و نيز در تفسير عياشى از ابوبصير و نيز از عبدالله بن سنان و آنها از امام صادق علیهالسلام روايت كرده اند كه امام به جاى (و انتم اذلّة) (و انتم قليل) قرائت فرموده است.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 144.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.